به گزارش راهبرد معاصر، سید «حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی اخیر خود که بخش بزرگی از آن را به فتنهای که حزب نیروهای لبنانی و رئیس آن «سمیر جعجع» هفته گذشته در منطقه الطیونه بیروت بهراه انداختند اختصاص داد، بهشکل مستقیم نام «سمیر جعجع» را به زبان نیاورد؛ موضوعی که مورد توجه رسانهها و تحلیلگران صهیونیست قرار گرفت.
در علم بلاغت و از نظر سیاسی و اجتماعی عدم ذکر نام دشمن بیانگر تحقیر آن است، علاوه بر آن سیدحسن نصرالله در حالی که از ذکر نام سمیر جعجع خودداری میکرد در مورد تعداد رزمندگان حزبالله صحبت کرده گفت، یکصدهزار مبارز با سلاحهای سنگین پایه اصلی نیروهای نظامی حزبالله هستند، این نخستین بار بود که دبیرکل حزبالله درباره تعداد نیروهای خود صحبت میکرد.
برای روشن شدن اهمیت تعداد نیروهای حزبالله که سید حسن نصرالله در سخنرانی خود به آن اشاره کرد کافی است به گزارش روزنامه اسرائیلی هاآرتص در سال ۲۰۱۶ نگاهی بیندازیم. این روزنامه صهیونیستی در آن زمان در گزارشی اعلام کرده بود که برآورد میشود تعداد نیروهای حزبالله از ۲۰۰۰۰ جنگجو در سال ۲۰۰۶ به ۴۵ هزار تن افزایش یافته است.
در ادامه این گزارش آمده بود، علاوه بر آن ۲۱ هزار نفر از نیروهای حزبالله بهطور منظم خدمت میکنند و بقیه آنها در نیروهای ذخیره قرار دارند.
المیادین در مقالهای در این چارچوب نوشت، افشای تعداد نیروهای مقاومت در لبنان و یا بخشی از این نیروها، بازتاب و ابعادی دارد که فراتر از عرصه داخلی لبنان و احزاب این کشور است، همچنین مسئله تعداد نیروهای مقاومت از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و سید حسن نصرالله ۳ ماه قبل در سخنرانی خود تأکید کرد: تعداد این نیروها برای ما مهمتر از تجهیزات هستند.
از نظر ظاهری اعلام شمار نیروهای حزبالله که در نوع خود بیسابقه بود در راستای پاسخ به تلاش برخی طرفها برای کشاندن لبنان به جنگ داخلی صورت گرفت؛ اما در واقع پیامی هشدارآمیز برای فتنهجویان خارجی در لبنان بود، علاوه بر آن عدم اشاره سید حسن نصرالله به نام سمیر جعجع نشان میداد که تأکید اصلی دبیرکل حزبالله بر تعهد به خون شهدای فتنه الطیونه است و سمیر جعجع را چیزی جز یک ابزار در خدمت پروژههای خارجی با هدف کشاندن لبنان و حزبالله به فتنه و جنگ داخلی نمیداند.
شکی نیست که اعلام شمار نیروهای حزبالله و یا بیان بخشی از این نیروها یک رویداد مستند برای آینده است که اهمیت بالایی در روند پروژه استراتژیک محور مقاومت ضد پروژه آمریکایی و اسرائیلی دارد.
در این میان سؤالی که به وجود میآید آن است؛ چرا سید حسن نصرالله این اطلاعات را در چارچوب یک درگیری داخلی در مواجهه با یک شخصیت ردهپایین که به هیچ وجه نمیتوان آن را با یک رویارویی همهجانبه در سطح منطقهای مقایسه کرد افشا نمود؟
ـ علت اول آن است که این افشاگری دبیرکل حزبالله بر جدی بودن فتنههای اخیر در لبنان اشاره دارد که حزبالله آن را یک خطر محوری میداند.
ـ دلیل دوم این است که سید حسن نصرالله آشوبهای اخیر در لبنان را یک تلاش آمریکایی برای منفجر کردن اوضاع لبنان و ایجاد درگیری و تقابل میان ارتش لبنان و حزبالله میداند.
ـ درباره علت سوم باید بگوییم که ممکن است احزاب لبنانی دیگری نیز به فکر ایجاد فتنه و آشوب بوده باشند و زمانی که شرایط لازم برای آنها مهیا شود دوباره تلاش کنند در خدمت پروژههای خارجی کشور خود را به خاک و خون بکشند، این تصورات ممکن است همچنین احساسات برخی حامیان این طرفها و کسانی را نیز که گمراه شدهاند برانگیخته کند، بنابراین پیام هشدارآمیز سیدنصرالله در قالب افشای تعداد رزمندگان خود زنگ خطر را برای همه این طرفها به صدا درمیآورد.
در واقع افشاگری اخیر سید حسن نصرالله درباره تعداد رزمندگان مقاومت در لبنان یک پیامی بازدارنده برای احزاب داخلی لبنان است تا برنامهای برای ایجاد جنگ داخلی با هدف مشغول کردن حزبالله به امور داخلی لبنان در خدمت منافع اسرائیل نداشته باشند.
بر این اساس با تعداد رزمندگانی که حزب الله در اختیار دارد میتواند چه از نظر تئوری و چه نظامی در هر نبردی در هر نقطه جغرافیایی لبنان و علیه هر حزبی چه کوچک و چه بزرگ پیروز شود. به عبارت دیگر این نبرد حزب الله دشوارتر از نبردهایی که علیه تروریستهای تکفیری انجام داد نیست.
البته بیتردید حزبالله به هیچ وجه وقوع جنگ و درگیری در لبنان را نمیخواهد و به دنبال آن نیست و همواره برای دفاع از صلح و ثبات لبنان تلاش کرده است. با این حال در صورتی که دشمنان خواهان ورود به چنین جنگی باشند؛ پیامدهای هرگونه ماجراجویی در عرصه داخلی لبنان به عهده خود آنها خواهد بود و خسارتهای زیادی متحمل خواهند شد. این موضوع همچنین میتواند به زندگی سیاسی احزاب داخلی لبنان که در همکاری با دشمن، کشور خود را به فتنه میکشند منجر شود.
-مورد چهارم آن است که این پیام سید حسن نصرالله صرفاً خطاب به حزب نیروهای لبنانی نبوده و منظور وی طرف آمریکایی و اسرائیلی است؛ به این معنی که اگر محور آمریکایی- صهیونیستی برای آماده سازی حمله و تجاوز ضد لبنان برنامه ریزی کرده باشد، این پیام سید حسن نصرالله نشان میدهد که حزب الله از هر طرف قادر است در چندین جبهه به طور همزمان بجنگد؛ بدون اینکه پرداختن به امور داخلی لبنان تاثیری بر استراتژی مقاومت در برابر اسرائیل داشته باشد.
شاید تل آویو و واشنگتن تصور میکنند که اکنون شرایط داخلی لبنان مهیای ایجاد یک جنگ داخلی و بعد از آن تجاوز همه جانبه خارجی ضد این کشور است؛ آن هم در شرایطی که حزب الله از نظر روانی و نظامی تضعیف شده و در رسانهها به عنوان گروهی غیرقانونی و منزوی در داخل لبنان تلقی میشود. اما پیام دبیر کل حزب الله به منزله هشداری برای آمریکا و اسرائیل بود مبنی بر اینکه مقاومت برای دفاع از کشور در هر شرایطی برنامه منظمی دارد.
مسئله نیروهای مقاومت در لبنان موضوعی است که سید حسن نصرالله در آگوست گذشته به آن اشاره کرد؛ اما از تعداد دقیق این نیروها حرفی نزد. با این حال دبیرکل حزب الله در سخنرانی اخیر خود نیز درباره همه نیروهای مقاومت و تعداد آنها صحبت نکرد و تعداد ذکر شده شامل رزمندگان غیر لبنانی نبود. به این ترتیب شمار نیروهای مقاومت بسیار بیشتر است.
افشاگری اخیر سیدحسن نصرالله در مجموع یک پیام بازدارنده بود که بیشتر خطاب به دشمنان خارجی ارسال شد تا دشمنان داخلی؛ به ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی. گفتمان و شخصیت سید حسن نصرالله نشان میدهد که افشاگری وی درباره شمار نیروهای مقاومت یک تصمیم احساسی نبود بلکه بیشتر ناشی از یک قصد عمدی در قالب پیامی هشدار آمیز بود.
با این هشدار شاید آمریکاییها باید گزینههای خود را در لبنان به خوبی مورد بررسی قرار دهند و آنها بهترین طرفی هستند که میتوانند این پیام را رمزگشایی کنند. اسرائیل و مراکز مطالعاتی آن نیز متوجه میشوند که باید اطلاعات خود را درباره حزب الله و تواناییهای آن به روز کنند؛ همانطور که مجله «فارن افرز» در گزارشی اعلام کرد: (تواناییهای) حزب الله بسیار بیشتر از چیزی است که جهان درباره این حزب میداند./تسنیم